کلنگ تخریب بر پیکر بافت تاریخی
به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، با وجود اهمیت بافتهای تاریخی و تاثیر مثبتی که در توسعه گردشگری شهر دارند در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم که به بهانههایی نظیر فرسوده بودن و یا خطر ریزش، کلنگ تخریب بر پیکر بافت تاریخی مینشیند و تجربه زیستی مردمان یک محله برای همیشه از صحنه روزگار محو میشود.
چالشهای اخیر بافت تاریخی شیراز، آسیبهای وارده در این سالها به بافت تاریخی دزفول و تخریب اخیر برخی از خانههای قدیمی بافت تاریخی اصفهان همگی گویای مسیر اشتباه اتخاذشده در جهت تخریب این نمادهای قدیمی شهرها است.
نباید از نظر دور داشت که بافت تاریخی صرفا مجموعه چند خانه قدیمی نیست بلکه گذرها، کوچهها، خانهها، مساجد، مکتبخانهها، طاقها و ساباطها هم در کنار یکدیگر بافت تاریخی یک شهر را ساخته و تصویری عیان از گذشتههای ما را پیش چشممان به نمایش میگذارند.
مرمت و اختصاص کاربری فرهنگی به خانهها و اماکن تاریخی حداقل انتظاری است که برای احیای آنها وجود دارد اما در شرایط فعلی بافت تاریخی شهرها به حال خود رها شده تا تبدیل به محل تجمع و سکونت معتادان و یا ایجاد کارگاههای تولیدی شوند. به این ترتیب رفتهرفته خانههای باقی مانده هم متروکه میشوند تا با افزایش تخریبها نهایتا به طور کلی از میان بروند.
این در حالی است که در صورت مرمت اصولی و در نظر گرفتن کاربری مرتبط با میراث فرهنگ و گردشگری میتوان بافت تاریخی شهرهای کشور را تبدیل به نگینی تاریخی برای معرفی جاذبههای تاریخی آنها و جلب گردشگر کرد.
کلنگ تخریب بر پیکر بافت تاریخی اصفهان
در همین چند روز گذشته برخی از کارشناسان میراث فرهنگی اعلام کردند که یک باب خانه واجد ارزش تاریخی به همراه دو خانه دوران پهلوی در جنوب میدان نقش جهان اصفهان تخریب و به پارکینگ خودرو تبدیل شده است.
خانه ستارهدار متعلق به اواخر قاجار و اوایل پهلوی با وسعت ۸۰۰ تا هزار مترمربع که در ضلع جنوب غربی مسجد جامع عباسی قرار داشت یکی از خانههای تخریب شده است. همچنین دو خانه کوچک دوران پهلوی و هر کدام با وسعت حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ مترمربع در ضلع جنوبی این خانه قرار داشتند که کلنگ تخریب بر پیکر آنها نشست.
تخریبها در بافت تاریخی اصفهان در حالی روی داده است که حساسیت در حفظ بناهای تاریخی در اطراف میدان نقش جهان به دلیل موقعیت استراتژیک آن در جوار یک اثر جهانی حائز اهمیت است.
پیش از این مساله تخریب در بافت تاریخی «جوباره» که از قدیمیترین محلههای شهر اصفهان بهحساب میآید، نیز صورت گرفته است. آنطور که «مریم قاسمیسیچانی»-عضو هیات علمی دانشکده معماری دانشگاه خوراسگان- میگوید در جویباره اصفهان طرحهایی اجرا شد که تناسبی با بافت این محله ندارد. همچنین با ساخت پاساژها و خیابانکشی در این محله، ساختار آن از هم گسسته است.
وی میافزاید: این موضوع درحالیاست که اگر مشکلات این محله بهدرستی شناسایی و رفع میشد، قابلیت تبدیل به یکی از پرجاذبهترین ظرفیتهای گردشگری این شهر را داشت. با این وجود برخی کنیسههای قدیمی و گذرهای تاریخی این محله در سالهای اخیر تخریب شدند.
وضع نامساعد بافت تاریخی دزفول
دزفول یکی از بزرگترین بافتهای تاریخی در کل کشور را دارد. در کنارههای رود دوز و در نواحی مرکزی دزفول خانههای آجری بسیاری از گذشتههای دور به یادگار مانده است که این شهر را تبدیل به موزه آجر ایران کردهاند.
باوجود اهمیت و جایگاه شاخص بافت تاریخی دزفول اما این بافت نیز در معرض خطر است و نفسهایش به شماره افتاده.
در همین خصوص روحالله بهشتی فعال میراث فرهنگی با تصریح این مطلب که بافت تاریخی دزفول به صورت تدریجی در حال تخریب است، گفت: بسیاری از خانههای تاریخی با هدف ساختن ساختمان امروزی و نبود توجه و مراقبت لازم در آستانه نابودی قرار گرفتهاند. او با اشاره به تغییر جمعیتی بافت قدیم دزفول از گذشته تا به امروز خاطرنشان کرد: مردمان قدیم به ارزشهای معماری این بافت آگاه بودند اما هماکنون از یک طرف یا معرفی نکردن بافت تاریخی و از طرف دیگر نبود آگاهی مردم از اهمیت این بافت تاریخی باعث شده استقبال مالکان برای مرمت، احیا و نگهداری بسیار کم شود.
به باور این دوستدار میراث فرهنگی آگاهی پایین ساکنان این بناهای تاریخی، ضعفی است که در سالهای گذشته نه تنها باعث فرسودگی و تخریب بافت تاریخی شهرستان دزفول شده است، بلکه گریبان بناهای تاریخی تمام کشور را نیز گرفته است.
بهشتی گفت: کوچههای باریک و تنگ دزفول که در ایام نهچندان دور، زندگی در آنها جور دیگری در جریان بود این روزها در انزوا فرو رفتهاند.
وی با اشاره به اینکه آخرین خانه تاریخی که تخریب شد در نزدیکی پله ثبت ملیشده پلابچیلون بود، متذکر شد: متاسفانه سازوکاری که به خوبی یک خانه تاریخی را احیا و مرمت کند نداریم و به اصالت هویتی که در خانههای تاریخ وجود دارد توجه نمیشود. این دوستدار میراث فرهنگی متذکر شد: چه بسیار خانههای تاریخی دیگری که گرچه تاکنون تخریب نشدهاند اما مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفتهاند به طوری که در هر لحظه منتظر فروریختن یکی از آنها هستیم و نابودی هر کدام از این خانهها به طور قطع یک تراژدی فراموشنشدنی است.
ماه گذشته سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان دزفول نیز با اشاره به وضعیت رسیدگی به احیا و مرمت بناهای تاریخی دزفول و موانع و کاستیهای این حوزه گفت: عدم تمایل مالکان به همکاری با اداره میراث فرهنگی با هدف مرمت و احیای این بناها باعث شده مقدار زیادی از این خانههای تاریخی تا مرز نابودی و تخریب پیش بروند.
حمیدرضا خادم گفت: برخی مالکان خانههای تاریخی خود را به حال خود رها کردهاند و در مرمت و بازسازی مشارکت نمیکنند و این امر موجب بروز بسیاری از مشکلات و کندی در روند مرمت و بهسازی میشود. او با اشاره به محدودیتهای اعتباری اداره میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: مساله اصلی اینجاست که بسیاری از خانههای تاریخی دزفول تحت مالکیت بخش خصوصی هستند و ورود ارگانهای دولتی به بحث مرمت و تغییر کاربری این بناهای تاریخی مستلزم همکاری مشترک مالکان است.
وی ادامه داد: علاوه بر کمبود اعتبارات میراث فرهنگی این محدود بودن آفتی برای حفظ آثار تاریخی شده است، چراکه شرط اصلی برای ورود و مرمت بناها رضایت و اجازه صاحبخانه است.
چالش بافت تاریخی شیراز
حدود یک دهه است که در محدوده شاهچراغ(ع) طرحی برای توسعه حرم در دستور کار قرار گرفته است و هر بار بخشهایی از بافت تاریخی اطراف حرم را به همین منظور تخریب میکنند. هربار هم عکسها، فیلمهای و گزارشهای رسانهای از تخریب بافت تاریخی شیراز منتشر میشود و نقد اساتید دانشگاهی نظیر استاد معماریان مطرح میشود و باز هم مدتی بعد تخریبها از سر گرفته میشود.
بافت تاریخی شیراز دارای ۲۵۰۰ اثر تاریخی ارزشمند است، که تاکنون تنها ۴۱۰ اثر آن در فهرست آثار ملی ثبت شده است. در سالهای اخیر ثبتی بودن بناها مانع از تخریب آنها نشده و حتی در یک بازه زمانی هفت ساله، شاهد تخریب ۱۰ اثر ثبت ملی نظیر خانه پورنواب، سلیمی، منتصری، رقیه رسولی و موارد دیگر بودهایم.
به تازگی نیز با هدف اتصال امامزادههای شهر شیراز به یکدیگر و تبدیل آنها به یک حرم واحد طرحی کلید خورده است؛ که در صورت اجرا تخریب ۵ خانه ثبت ملی شده و ۳۰ خانه تاریخی که قدمت برخی از آنها به دوره قاجار میرسد را موجب خواهد شد.
باتوجه به روند تخریب بافت تاریخی شیراز هیچ بعید نیست تا یک یا دو دهه دیگر چیزی از این بافت باارزش و نماد شهر شیراز باقی نماند و هر آنچه باقی میماند به جز مرثیه و سوگواری بر گذشتههای دور نباشد.
تخریب بافت تاریخی تهران
تخریب بافت تاریخی تهران مساله جدیدی نیست و مدتهاست که انجمنهای میراث فرهنگی هشدارهای جدی در خصوص روند تخریب در محلههای تاریخی نظیر عودلاجان و سنگلج را مطرح میکنند.
نزدیک بودن محلههای تاریخی تهران به بازار سبب شده که این مناطق تبدیل به کارگاههای تولیدی و انبار بازار شوند. از سوی دیگر سودای ساخت پاساژ و مراکز تجاری نیز باعث تخریب برخی خانههای تاریخی محلههای قدیمی تهران شده است.
نظارت حداقلی وزارت میراث فرهنگی بر اوقاف و وزارت ارتباطات که برخی بناهای تاریخی واقع در محلههای قدیمی از جمله سنگلج برعهده این دو نهاد است، باعثشده که ابنیه تاریخی در ملکیت این نهادها با مخاطرات جدی مواجه شوند.
باتوجه به انبوه مشکلات بافتهای تاریخی شهرهای ایران لزوم اختصاص برنامه مدون، عملی و موثر از سوی وزارت میراث فرهنگی برای احیای آنها امری ضروری است که تاکنون از آن غفلت شده است.
مطابق تاکیدات قانون برنامه سوم توسعه (ماده ۱۶۶) و قانون برنامه چهارم توسعه (ماده ۱۱۵) دولت ملزم به در پیش گرفتن سازوکارهای مدیریتی خاص برای اداره بافت تاریخی شهرها و اعطای وظایف و مسوولیتهای بیشتر به نهادهای محلی شده است.
افزون بر الزامات قانونی، در صورت توجه به بافتهای تاریخی و حل مشکلات مرمتی و ایجاد مراکز فرهنگی در آنها میتوان گوشهچشمی نیز به درآمدزایی از محل ورود گردشگری به این بافتها داشت و جوامع محلی را از این محل منتفع ساخت.